هویت مستقل کتابخانه ها،امتیازی بزرگ

وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی از واگذاری کتابخانه ها به شهرداری ها خبر داده است. آقای جنتی گفته است: «قرار است کل کتابخانه‌های عمومی که تحت نظر هیأت امنای کتابخانه‌ها وابسته به وزارت فرهنگ هستند،به شهرداری‌ها منتقل شوند و شهرداری‌ها کمک بیشتری در اختیار کتابخانه‌ها قرار دهند و در استان‌ها هم زیر نظر شهرداری‌ها باشند، البته هیأت امنا هم خواهند داشت و با توجه به این‌که ما قصد داریم هرچه می‌توانیم، تصدی‌گری دولتی را واگذار کنیم، موافق این طرح هستیم.»(به نقل از خبرآنلاین)

طرحی که آقای جنتی از آن سخن گفته است از سوی برخی نمایندگان به مجلس شورای اسلامی ارائه شده است و البته در این طرح آمده که کتابخانه های کلان شهرها زیر نظر شهرداری کلانشهرها اداره شوند.

اختلاف فکری و سیاسی مدیران نهاد کتابخانه ها با شهرداران کلانشهرها و قانون نیم درصد از علل طرح این گونه مباحث است. مطابق ماده ۶ قانون تاسیس نهاد کتابخانه های عمومی کشور، «شهرداری ها مکلفند همه ساله  حداقل نیم درصد از درآمدهای خود را به منظور اداره  امور کتابخانه ها در اختیار انجمن های کتابخانه های عمومی قرار دهند». این ماده موجب اختلاف شهرداری ها و نهاد کتابخانه ها شده است . من با جزئیات این اختلاف و راه حل های آن فعلا کاری ندارم و فقط به یک نکته اشاره می کنم و آن اینکه: انحلال نهاد کتابخانه ها و واگذاری کتابخانه ها به شهرداری ها راه حل صحیحی به نظر نمی رسد، اساسا حذف و انحلال هیچ وقت راه کار خوبی نبوده است و مدیران ارشد همواره بهتر است به اصلاح و  رفع نواقص و  وضع قوانین مناسب بیندیشند. اینکه تمامی کتابخانه ها زیر نظر نهاد مستقلی به نام نهاد کتابخانه ها فعالیت کنند از نظر فرهنگی دستاورد بزرگی برای ایران اسلامی است یعنی کتاب خوانی و کتابخانه در ایران اسلامی از چنان اهمیتی برخوردار است که سازمان مستقلی برای آن شکل گرفته است. از طرف دیگر وظیفه ذاتی و اصلی شهرداری ها چیز دیگری است و قطعا کتابخانه ها در مجموعه شهرداری ها  امری حاشیه ای و فرعی خواهند بود(وضع فعلی  کتابخانه های شهرداری ها نشانگر این مسئله است). مضافا اینکه شهرداری ها از مدیریت واحد برخوردار نیستند و شورای شهر و شهرداری هر شهر مستقل از شورا و شهرداری شهر  دیگر عمل می کند و  همین موجب تعدد و اختلاف در روش ها و نحوه اداره کتابخانه ها ی عمومی می شود.

و نکته آخر اینکه مدیریت کتابخانه ها یک تخصص است و  بهتر است در راستای تربیت مدیران فرهنگی متناسب با کار کتابخانه ها قدم برداریم نه اینکه کتابخانه ها را به مجموعه ای که ذاتا وظیفه کار فرهنگی ندارد واگذار کنیم...

 * اظهارنظر کارشناسی مرکز پژوهش های مجلس درباره:«طرح اصلاح قانون تأسیس و نحوه اداره کتابخانه های عمومی کشور»

** هویت مستقل کتابخانه ها،امتیازی بزرگ، پایگاه خبری تبریز بیدار ، نصر نیوز 

**کتابخانه ها را به شهرداری ها واگذار نکنید، خبرگزاری مهر

  

جنگ طلبی آمریکا و سکوت روشنفکران

مجال نیست که به مباحثی از قبیل روشنفکر کیست و روشنفکری چیست و  تقسیم بندی روشنفکران  ورود پیدا کنم. تقریبا در این نکته اتفاق نظر وجود دارد که روشنفکر به حقوق بشر می اندیشد یا یکی از مهم ترین دغدغه های روشنفکر دفاع از حقوق بشر و تلاش برای گسترش مفاهیم انسانی چون صلح،آزادی و عدالت است. مدتی است که اوباما  از چهره آکادمیک و  به ظاهر صلح طلب  خود نقاب انداخته و سوریه را تهدید به جنگ کرده و تمام توان خود را به کار گرفته که همراهی دیگر کشورها را  برای حمله به سوریه جلب کند . در این میان سکوت چهره های شاخص روشنفکری عجیب است.انگار  بشر بر دو دسته است و فقط حقوق برخی از آنها محترم است.وقتی اسرائیل به غزه حمله می کند جریان روشنفکری ما ساکت است. وقتی آمریکا جنگ طلبی می کند جریان روشنفکری ما ساکت است. آیا حمله و کشتار مردم فلسطین،لبنان،افغانستان و عراق و حالا سوریه نقض حقوق بشر نیست؟ پس چرا سکوت می کنید؟ چرا بیانیه نمی دهید؟ چرا ویژه نامه منتشر نمی کنید.چرا  اعلام موضع نمی کنید؟

جالب اینکه برخی از چهره های  جریان روشنفکری از «حق دخالت بشر دوستانه آمریکا در دیگر کشورها »سخن گفته اند. معلوم نیست بر اساس چه حقی و چه استدلالی آمریکا کدخدای جهان شده است؟!

زندگي در دنياي ارتباطات!!

مدتي پيش آزمون آشنايي با دوركاري از ما گرفتند اما جالب اينكه اين آزمون را از نزديك گرفتند به شيوه اي كاملا در تضاد با هدف و تعريف اين دوره به اين صورت كه سر ساعت معيني در مكان معيني جمع شديم و به سوالات كتبي پاسخ داديم و اين يعني دور كاري!!  در آزمون كامپيوتر شركت مي كني،علوم كامپيوتري روز به روز در حال تغيير است و امكانات جديدي در اختيار بشر قرار مي دهد اما وقتي مي خواهي در آزمون كامپيوتر شركت كني(در يكي از مراكز رسمي) بايد از اين طرف شهر به آن طرف شهر بروي و بعد به شيوه اي شديدا فرسوده و كهنه يك صفحه كاغذ به دستت مي دهند با چند سوال و تو بايد به آنها جواب بدهي،سوال هم كه چه سوالي،معلوم نيست هدف آموزش و يادگيري است يا طرح معما و اذيت كردن آزمون دهنده. با دانشگاه محل تحصيلت كار داري يا با اداره اي و موسسه اي كاري داري.دنبال سايت اش مي گردي،يا سايت ندارد و يا سايتي دارند كه اگر نمي داشتند بهتر بود،به روز رساني نمي شود،اطلاعات ضروري مورد نياز در آن نيست و ....بنابراين بايد حضورا مراجعه كني تا شايد جواب مورد نظرت را بگيري.

اين است واقعيت زندگي ايراني در دنياي ارتباطات كنوني!!! واقعيتي كه همه را آزار مي دهد و وقت همه را تلف مي كند...